رادمهر جانرادمهر جان، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

قندعسل مامان ،عشقم ، دوست دارم

محرم 92

  امسال قندعسل مامان دلارام تو ماه محرم 18 ماهه هستش... امسال بزرگتر شده و خودش راه میره...خودش نوحه میزاره و سینه میزنه.... راستی امسال کلی خوراکی های نذری برای امام حسین رو خورده،مثل آش،بیسکویت، شیر و ....         ای ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام             عکس بالا رادمهرکم در حال سینه زدنه...       توی عکس بالا رادمهر جان شام غریبان محرم 92 بعد از اینکه به کمک مامانش شمع روشن کرد این عکس روانداخت....(الهی که...
30 آذر 1392

من هم عزادار حسینم

من غم ومهر حسین ،با شیر از مادر گرفتم روز اول کامدم،دستور تا آخر گرفتم بر مشام جان زدم یک قطره از بوی حسینی سبقت از مشک وگلاب ونافه و عنبر گرفتم   ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا   بـه لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا     سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش   بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش     سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی   به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی     سـلام من بــه مـحـرم  بـه کـربـلا و جـلالــش   به لحظه های پـرازحزن غرق درد...
9 بهمن 1391
1