آهای آهای سیزدتون به در
آهای سیزدتون بدر
دشمناتون در به در
رفقاتون گل به سر
گرفتاریاتون زود به در
خوشیهاتون هزار برابر
ما امسال همگی دم استخر بالای خونه ی ننه مولود بودیم...
خیلی خوش گذشت جاتون خالی بود...
این سه چرخه خوشگلو بابا امیر و مامان دلآرام عیدی برای فسقل مامان خریدن....
جوجه هایی رو که توی عکس زیر هستند برای پریسا جون (دختر خاله مامان دل آرام)هستن.....
فرار کنید الان عسل من میگیرتتون یه لقمه چپتون میکنه....
اینها هم شتر مرغ های همسایه ی روبه رویی باغ ننه مولود خدا بیامرزه ....بابا امیر رفت یه سری به آقا حمید (صاحب شتر مرغها)بزنه ما هم رفتیم...
البته خیلی واضح نیست عکس شتر مرغها اما رادمهر جان خیلی خوشش اومده بود ازشون من هم عکسشو گذاشتم....
کم کم داشت غروب میشد که مامانم و بابام ومن به اتفاق رفتیم لب رودخونه ایی که ته خیابون خونه ی ننه مولود بود...
(خدا کنه همیشه همتون سبز و با طراوت باشید )