آغاز سال 93 مبارک

مامان دلارام امسال خیلی خونه تکونی نکرد .به خاطر اینکه قراره 2 _3 ماه بعد از عید نوروز به یمن قدم و برکت

وجود قند عسلم و از همه مهمتر لطف خدای بزرگ به خونه ی بزرگتر و زیباتر اسباب کشی کنیم 

رادمهر جونم هم خیلی کمک کرد ،بگذریم از اینکه یه وقتهایی اذیت میکرد و بهونه ی شیر خوردن رو 

میگرفت.و خوب خوب پیش رفت خدا رو شکر.خونه تکونی رو میگم....

        ووووووو         

دوست دارم عسلم

فندق مامان خودش ماشینشو جارو میزنه و تمیز میکنه

خلاصه بعد  از خونه تکونی نم نمک بوی بهار و سبز شدن درختها مییومد و به چشم میخورد...

بعد از خونه تکونی رفتیم خرید لباس عید  برای قند عسل...بعدش هم که چهار شنبه سوری 

از راه رسید...

رفته بودیم خرید شب عید که رادمهر جان رفت خانه ی اسباب بازی تا یکم بازی کنه

ووووو

و این هم روشن کردن بالن آرزو های رادمهرک

رادمهر من برای شروع سال جدید ،آغاز 23 ماهگیش هست

و این هم سفره ی هفت سین مون

امسال سال اسب هست ان شاالله برای همه خوب باشه

از چند روز قبل از شروع سال جدید بابا امیر به مامان دلارام اصرار میکرد که امسال هم مثل سال قبل 

بریم شمال چروده پیش آقا ییلاقی....خیلی گفت ما هم رفتیم ....حدودا ساعت 7_8 شب بود که نزدیک شده بودیم

که یه دفعه ماشینمون خراب شد اونم اساسی.....به آقای ییلاقی زنگ زدیم تا بیاد ماشینمون رو تا دم مکانیکیه برادر

خانومش که بابای متین جون هست بکسل کنیم....حدودا 5_6 روز موندیم....عکسها مربوط به جنگل ویصادار و چروده

و جنگل و دریاچه ی گیسوم  و شهر پره سر هست...

جدا از اینکه این مشکل پیش اومد خیلی هم بهمون خوش گذشت....

مامان دلارام و بابا امیر با رادمهرک داشتن قدم میزدن،رادمهر اون سگ رو که توی عکس هست دید و و رفت رو

اون سنگه نشست و بعد هم مامان دلارام ازش عکس گرفت.  

رادمهر هر جا یی که میرفت تراکتور هاش رو هم میبرد برای خاک بازی

چروده یه جایی توی کوه ....انزلی رو که به سمت آستارا حرکت کنی

به یه جایی میرسی به اسم پره سر...قبل پره سر یه جاده ی فرعی هست که میرسه به چروده

چروده توی کوه هست ...و اقعا تکه ایی از بهشته،بهشت

رادمهر من برای اولین بار که دریا رو دیده بود حدودا 10 ماهه بود ام امسال 22 ماهه هست و عاشق

آب بازی....و شن بازی

اینجا هم ساحل گیسوم هست و دریاچه ی گیسوم

اینجا خونه ی مادر آقا هوشنگ هست

و اسب سواری

و اما آخرین عکس از نوروز 93

ان شاالله هزار ساله بشی و عاقبت بخیر ،تا دومین بهار که سهله ....

هزارمین بهار زندگیتو با دل خوش ببینی و حس کنی....