تراکتور سواری
دایی فرهاد رادمهر رو خیلی دوست داره.هر وقت که رادمهر رو می بینه انگشت اشارشو میبره بالا
و میگه : او او ...
گل پسرم هم چون داییش رو خیلی دوست داره این کارو زود یاد گرفته و هر وقت دایی فرهاد رو
میبینه این کلمه رو تکرار میکنه.و توی این چند وقت هر وقت دامداری رفتیم رادمهر به تراکتور
اشاره میکنه و میگه : او او ....
و دایی فرهاد هم سوار تراکتورش میکنه...وفرمونو میگیره تند تند
میگه :قام قام....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی