رادمهر جانرادمهر جان12 سالگیت مبارک

قندعسل مامان ،عشقم ، دوست دارم

مقدمه

          غنچه ی ناز و کوچک            تولدت مبارک امروز گل پسرم پا به عرصه ی وجود منو و بابا امیر گذاشت. قند عسلم از اومدنت خیلی خیلی خوشحالیم ، مخصوصا من وبابا امیر . همیشه دوست داشتم ودارم، بهترین ها و اولین قشنگی ها توی این سرزمین خاکی برای بابا امیرباشه ! الآن هم همینطور ، دوست دارم اولین خنده ی معنی دارت ، اولین نگاه معنی دارت و حتی اول چیزی که با دستان کوچک و زیبایت محکم میگیری که نشانگر قدرتت هست انگشتان دست بابا امیر باشه. دوست دارم اولین و بهترین هایت برای بابا ا...
4 شهريور 1391

به نام خدایی که از جنس ابرهاست

  سلام مامانی، از امروز می خواهم شروع کنم از تو و بابایی ومامانی بنویسم.تا هر وقت بزرگ شدی و این دل نوشته ها رو خوندی بدونی که منو بابایی چقدر چشم انتظار امدنت بودیم وچقدر دوست داریم. هیچ کس نمیدونه اون لحظه که فهمیدم که تو تو راهی و قرار کم کم تو دلم جون بگیری وبزرگ بشی چقدر خوشحال شدیم،آره خوشحال شدیم،هم مامان هم بابایی. حالا هم داریم برای امدنت روز شماری میکنیم وخدا رو بابت این هدیه زیبا که به ما داده شکر میکنیم.   چند هفته تا آمدنت         سلام نفسم.          &...
21 مرداد 1391